مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب

مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب
فرهنگی،دینی،خبری

 

خواب دیدم خواب این که مرده ام

خواب دیدم ، خسته و پژمرده ام

روی من خروار ها از خاک بود

وای ! قبر من چه وحشتناک بود

تا میان گور رفتم دل گرفت

قبر کن سنگ لحد را گل گرفت

بالش زیر سرم از سنگ بود

غرق وحشت ، سوت و کور و تنگ بود

خسته بودم هیچ کس یارم نبود

زان میان یک تن خریدارم نبود

هر که آمد پیش ، حرفی راند و رفت

سوره ی حمدی برایم خواند و رفت

نه رفیقی نه شفیقی نه کسی

ترس بود و وحشت و دلواپسی

ناگهان از ره رسیدند دو ملک

تیره شد در پیش چشمانم ، فلک

یک ملک گفتا بگو نام تو چیست ؟

آن یکی فریاد زد رب تو کیست ؟

در میان عمر خود کن جست و جوی

کار های نیک و زشت خود بگوی

ما که مأموران حی داوریم

حال تو را سوی جهنم می بریم

دیگر آن جا عذر خواهی دیر بود

دست و پایم بسته در زنجیر بود

غرق اندوه و تألم دل فکار

می کشیدندم به خفت سوی نار

ناگهان الطاف حق آغاز شد

از جنان در های رحمت باز شد

مردی آمد از تبار آسمان

نور پیشانش ، فوق کهکشان

بر سرش دستار سبزی بسته بود

نور حق در چهره اش تابیده بود

در قدوم آن نگار مه جبین

پیش پای حضرت عشق آفرین

دو ملک سر را به زیر انداختند

بال خود را فرش راهش ساختند

غرق حیرت داشتند این زمزمه

آمده این جا حسین فاطمه

سوی من آمد مرا شرمنده کرد

مهربانانه به رویم خنده کرد

گفت آزادش کنید این بنده را

خانه آبادش کنید این بنده را

این که این جا این چنین تنها شده

کام او با تربت من وا شده

مادرش او را به عشقم زاده است

گریه کرده بعد شیرش داده است

این که می بینید در شور است و شین

ذکر لالائیش بوده : یا حسین

اسم من راز و نیازش بوده است

خاک من ، مهر نمازش بوده است

این که در پیش شما گردیده بد

جسم و جانش بوی روضه می دهد

پرچم من را به دوشش می کشید

پا برهنه در عزایم می دوید

سینه چاک آل طه بوده است

چای ریز هیئت ما بوده است

بار ها لعن امیه کرده است

خویش را نذر رقیه کرده است

حرمت من را به عالم پاس داشت

ارتباطی تنگ با عباس داشت

نذر عباسم کفن کرده به تن

روز تاسوعا شده سقای من

تا که دنیا بوده از من دم زده

او غذای روضه ام را هم زده

گریه کرده چون برای اکبرم

با خود او را نزد زهرا می برم

هر چه باشد او برایم بنده است

او بسوزد ، صاحبش شرمنده است

در مرامم نیست او تنها شود

باعث خوش حالی اعدا شود

در قیامت عطر و بویش می دهم

پیش مردم ، آبرویش می دهم

باز بالاتر به روز سرنوشت

می شود همسایه ی من در بهشت

آری ، آری ، هر که پابست من است

نامه ی اعمال او دست من است ...

« مجهول


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 26 آبان 1391برچسب:, ] [ 13:59 ] [ حسین زارع ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجتمع فرهنگی، مذهبی، مسجد و حسینیه سقای تشنه لب و آدرس sagha3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لینک های مفید
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 286
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 307
بازدید ماه : 2197
بازدید کل : 329265
تعداد مطالب : 341
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 286
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 307
بازدید ماه : 2197
بازدید کل : 329265
تعداد مطالب : 341
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

-----------------
ایران رمان